باور
نمی كنی كه اين روزها چقدر دلم گرفته
باور
نمی كنی كه خنده هايم چه بغض هايی را در خود پنهان دارد
آری
... من ... با دقايقم ... با زندگيم لجبازی می كنم
نازنينم
! غروب بار سنگين دلتنگی مرا هر شب به دوش می كشد
سنگينی
پلكهايم و نگاهی كه ديدن را از ياد برده
كوركورانه
زيستن را خوب آموختم
توان
نوشتن ندارم
واژه
هايم گرد و غبار گرفته
باور
كن كه باورت كردم.

:: بازدید از این مطلب : 434
|
امتیاز مطلب : 136
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32