نوشته شده توسط : kaka

همیشه  می پنداشتم که بهترین کسی هستم که عاشقت شدم

اما با رفتنت به من گفتی که

بهترین کسی هستم که می توانم چشم به راهت باشم.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 801
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 14 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

نم نم باران چشمانم گل سرخ یادگاریت را تر کرد. خیسیی  چشمان اشک آلودم غم عشق تو را فریاد زد.

تا بدانی دل کوچکم خسته تر از همیشه دنبال عطر نفس های تو می گردد.

کاش این جدایی پایان یابد تا بار دیگر گرمای داشتنت تن سرد و خشک مرا جانی دوباره دهد .

 


 



:: بازدید از این مطلب : 800
|
امتیاز مطلب : 129
|
تعداد امتیازدهندگان : 40
|
مجموع امتیاز : 40
تاریخ انتشار : 12 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

                                                        فريادكردم با صداي بي صدايم

 حرف زدم نه با زبان سر با زبان دل كسي نشنيد

اشك ريختم كسي اشكم را نديد

در خلوت دل تنها ماندم كسي دستم نگرفت 

  كسي نپرسيد كه چرا اينگونه تنهايي

كسي نخواست بداند دلي كه براي هر دلي

 که روزي دلتنگ و گريان بود كارش شاد كردن بود

 حال چرا غمگين و سنگين است

اينهمه درد چيست

اين دردها از آن كيست

 چرا توان سخن گفتنم نيست

 اين بغض از چه چيز در گلويم مانده

اين بار سنگين چرا بر دوشم نشسته

هر چيز توانم گفت الا درد دل كه

در سينه ام نهفته است زبان ياري نمي كند

 نه دست طاقت نوشتن دارد

راستي اين درد سنگين و اين دلتنگي

از آن روزهاي زيباي شاد بهار است ولي چرا ...

 

 



:: بازدید از این مطلب : 721
|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : 13 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

شب شده ساکته دوباره خونه

 

می گرده دل دنبال یک بهونه

 

می گرده باز گنجه ی خاطراتو

 

پی یه حرف ناب و عاشقونه

 

عکس تو رو باز می ذاره روبروش

 

که تا ته شب واسه تو بخونه

 

دلم تو التهابه که چه جوری

 

قدر چشای نازتو بدونه

 

تو عصری که قحطی عطر یاسه

 

اما به جاش دوست دارم گرونه

 

کافیه اسمتو یه جا ببینم

 

تا حس شعرم بزنه جوونه

 

من نمی تونم بگم اندازه شو

 

اینو فقط شاید خدا بدونه

 

محاله که عشق ما رو ندونن

 

برو سئوال کن از گلای پونه

 

اگه بخوان خیلی کم از تو بگن

 

می گن همون که خیلی مهربونه؟

 

بی خبری تو ولی از حال من

 

میندازم اینو گردن زمونه

 

چقد حسودیم میشه وقتی همه

 

بهم می گن دل تو پیش اونه؟

 

من خودمو باز می زنم به اون راه

 

می گم بیارید واسه من نشونه

 

اما تا کی فریب بدم دلم رو

 

اون داره کلی آدرس و نشونه

 

مهم ولی تویی که اسم نازت

 

با من یه جایی پشت آسمونه

 

اونا نمی دونن ستاره هامون

 

دو تاس ولی توی یه کهکشونه

 

اینو بخون تا دوباره بدونی

 

دیوونتم ، دیوونتم ، دیوونه

 

 



:: بازدید از این مطلب : 746
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 12 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 

در عالم تنهایی ام تنها پناهم تو هستی 

 

چون موج عشق در این دلم تنها پناهم تو هستی

 

در دفتر شعر و ادب هر چه نوشتم از تو بود 

 

از این که تنهایم ولی شعر و ترانه ام تو هستی

 

در خواب شبهای سیام کابوس تلخ بی دلیل 

 

اما تو شبهای خوش و سپید بارم تو ،هستی 

 

این که دلم را دست تو بسپارم و از تو  بخوام 

 

                                        ای نازنین خشک است دلم لیک ،جویبارم تو هستی 

 

 
 



:: بازدید از این مطلب : 718
|
امتیاز مطلب : 177
|
تعداد امتیازدهندگان : 53
|
مجموع امتیاز : 53
تاریخ انتشار : 14 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 دوست دارم تو را در آغوش بگیرم و گریه کنم........ 

دلم بدجوری هواتو کرده .........

کاش می توانستم دستان گرمت را بگیرم .........!!!

کاش می توانستم از نزدیک در چشمان عاشقت نگاه کنم

اما این فاصله بین من و تو نمی گذارد تنها عشقم را از نزدیک ببینم

ای خدا این فاصله را از میان ما محو کن که دیگر طاقتم به پایان رسید....!!!

دیگر طاقت این دوری را ندارم....

عشق پر از درد است اما دوری از عشق پر درد تر از یک درد

است.....!!!!!!

سرنوشت سر به سر اوقات تلخ من نگذار که بدجوری دلتنگم........

 

 دوباره باز گلممممممممم من دلتنگم ومثل همیشه  تنها یادت، تو

 

 این تنهایی ها سنگ صبور منه .پس.................

 

 عاشقانه چشمهایم را میبندم و تو را در خیالم تصور میکنم نمی دانی که

چقدر خیال تو برایم لذت بخش است ،از هر چیز در این دنیا برایم


شیرین ترهستی پس چشمهایم را میبندم و با تمام وجود احساست

  می کنم و می گویم:

دوستت دارم

 



:: بازدید از این مطلب : 673
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : 13 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

بازم مثل هميشه قطره اشك روگوشه چشمم سنگيني مي كنه

 

قطره اي كه دوست داره از گوشه چشمم بيوفته پايين

 

و روي صورتم سرسره بازي كنه

 

قطره اي كه به محض پايين آومدن از صورتم ناپديد ميشه و صورتم و

 

با كوله باري از غم تنها ميزاره

 

قطره اشكي كوچك با دلي بزرگ اما عمري كوتاه

 

قطره اي كه تمام غم و غصه دلم و با خودش مي بره

 

و ديگه چيزي براي دلم نميزاره

 

اي كاش چروكي روي صورتم بوجود بياد و براي هميشه قطره اشك

 

و روي صورتم نگه داره.........

 

ميخوام تو تنهايي دلم باغي سوت و كور بوجود بيارم

 

باغي با درختاي غمگين و ساكت مثل دلم

 

با يه نيمكت براي دو نفر من و تو تنها

 

من و تو تنها كنار هم روي نيمكت تنهايي دلم

 

ميخوام حرفاي دلمو بريزم واست بيرون

 

حرفايي كه مثل يه بغض گلومو مي فشاره

 

حرفايي فقط براي تو

 

براي تو كه تو دل تنهام پا گذاشتي

 

براي تو كه كنارم روي نيمكت تنهاييم نشستي و نگاهم ميكني

 

براي تو كه منتظر شنيدن حرف دل مني

 

براي كسي كه تو دل تنهام فقط اون مي تونه پا بزاره...... 


 



:: بازدید از این مطلب : 704
|
امتیاز مطلب : 196
|
تعداد امتیازدهندگان : 59
|
مجموع امتیاز : 59
تاریخ انتشار : 14 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

دلم مثل دلت خونه شقایق

 

چشام دریای بارونه شقایق

 

مثل مردن میمونه دل بریدن

 

ولی دل بستن آسونه شقایق

 

شقایق درد من یکی دو تا نیست

 

آخه درد من از بیگانه ها نیست

 

کسی خشکیده خون من رو دستاش

 

که حتی یک نفس از من جدا نیست

 

شقایق وای شقایق گل همیشه عاشق

 

شقایق اینجا من خیلی غریبم

 

آخه اینجا کسی عاشق نمیشه

 

عزای عشق غصه اش جنس کوهه 

 

دل ویرون من از جنس شیشه

 

شقایق آخرین عاشق تو بودی

 

تو مردی و پس از تو عاشقی مرد

 

تو رو آخر سراب و عشق و حسرت

 

ته گلخونه های بی کسی برد

 

شقایق وای شقایق گل همیشه عاشق

 

دویدیم و دویدیم و دویدیم

 

به شبهای پر از قصه رسیدیم

 

گره زد سرنوشتامونو تقدیر

 

ولی ما عاقبت از هم بریدیم

 

شقایق جای تو دشت خدا بود

 

نه تو گلدون نه توی قصه ها بود

 

حالا از تو فقط این مونده باقی

 

که سالار تمومه عاشقایی

 

شقایق وای شقایق گل همیشه عاشق

 

 



:: بازدید از این مطلب : 575
|
امتیاز مطلب : 62
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : 14 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

اینجا در قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیست

به من نگو که چگونه بی تو زیستن را تمرین کنم

مگر ماهی بیرون از آب میتواند نفس بکشد

مگر می شود هوا را از زندگیم برداری و من زنده بمانم

بگو معنی تمرین چیست ؟

بریدن از چه چیز را تمرین کنم ؟

بریدن از خودم را ؟

مگر همیشه نگفتم که تو هم پاره ای از تن منی ...

از من نپرس که اشکهایم را برای چه به پروانه ها هدیه می دهم

همه می دانند که دوری تو روحم را می آزارد

تو خود پروانه ها را به من سپردی که میهمان لحظه های بی کسی ام باشند

نگاهت را از چشمم برندار مرا از من نگیر ...

هوای سرد اینجا رو دوست ندارم

مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 334
|
امتیاز مطلب : 69
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25
تاریخ انتشار : 7 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 باور نمی كنی كه اين روزها چقدر دلم گرفته

 

باور نمی كنی كه خنده هايم چه بغض هايی را در خود پنهان دارد

 

آری ... من ... با دقايقم ... با زندگيم لجبازی می كنم

 

نازنينم ! غروب بار سنگين دلتنگی مرا هر شب به دوش می كشد

 

سنگينی پلكهايم و نگاهی كه ديدن را از ياد برده

 

كوركورانه زيستن را خوب آموختم

 

توان نوشتن ندارم

 

واژه هايم گرد و غبار گرفته  

 

باور كن كه باورت كردم.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 401
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : 8 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

زيباست بخاطر تو زيستن وبرای تو ماندن به پای تو مردن وبه عشق تو سوختن؛

وچه تلخ وغم انگيز است،

 

دور از توبودن،

 

براي تو گريستن؛

 

و به عشق و دنيای تو نرسيدن؛

 

ای کاش می دانستی بدون تو،

 

مرگ گواراترين زندگيست؛

 

بدون تو وبه دور ازدستهای مهربانت، زندگی چه تلخ وناشکيباست.

ای کاش می دانستی مرز خواستن کجاست.

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 384
|
امتیاز مطلب : 57
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : 6 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

جشن تو جشن تولد تموم خوبیاس..

 

جشن تو شروع زیبای تموم شادیاس..

 

جشن تو طلوع یک روزه مقدسه برام..

 

وقت شکر گذاریه بسوی درگاه خداست...

 

عزیزم تولدت مبارک..

 

مهربونم تولدت مبارک..

 

گلم تولدت مبارک..

 

امید من تولدت مبارک.

 

عزیزدلم     دوستت دارم     تولدت مبارک 

 

  

 



:: بازدید از این مطلب : 814
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : 11 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

درست است غم عشقت قامتم را خم کرد.............موهایم را رنگ برف........... چهره ام را پیر........دستانم

راسرد......و چشمانم را کم سو............و انتظاری سخت نصیب دل کوچیکم اما گل سرخی که یادگار تو هست

هنوز عطرنفس هایت را به همراه دارد و نامت آرامش بخش شب های سرد من است اگر این انتظار تا پایان عمرم

باشد میروم اما نامت را  بر روی سنگ قبرم می نویسم تا بدانی بعد مرگ هم به یاد تو هستم.

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 354
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : 8 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 

ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته

 

 از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته

 

 یک سینه غرق مستی دارد هوای باران

 

از این خراب رسوا امشب دلم گرفته

 

امشب خیال دارم تا صبح گریه کنم

 

شرمنده‌ام خدایا امشب دلم گرفته

 

خون دل شکسته بر دیدگان تشنه

 

  باید شود هویدا امشب دلم گرفته

 

 ساقی عجب صفایی دارد پیاله تو

 

پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته

 

 گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است

 

 فردا به چشم اما امشب دلم گرفته 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 352
|
امتیاز مطلب : 75
|
تعداد امتیازدهندگان : 24
|
مجموع امتیاز : 24
تاریخ انتشار : 5 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

یادت  هست روزی ازم پرسیدی اگه نباشم چیکار می کنی؟؟

منم گفتم : جونم بسته به جونت........

حالا که رفتی چشم به  راه تو هستم تا بیایی....حتی در خواب هم دنبال تو  می گردم.

.

.

.

مجنون تو بودم  اما لیلی ام نبودی تا آخر مجنونت می مانم گرچه نمیایی  ولی باز هم با زمزمه ی اسمت آرامش

می گیرم.......

.

.

.

میدانم می روی و این سکوت با من است سرمایی عمیق تمام وجودم را فرا گرفته است 

کاش بودی و میدیدی عاشقت در چه حالی دنبال عطر قدم های تو  هست

با شک به استقبال شب های بی کسی می روم.....

.

.

هیچ گاه فکر نمی کردم سکوت را تو نصیب دل تنگم کنی

اینگونه بودن در باور من نمی گنجد.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 308
|
امتیاز مطلب : 65
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : 5 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 از وقت رفتنت عطر تنهایی را در اتاقم پاشیدن,  دستای سردم خالی تر از همیشه به انتظار دستای تو نشسته......

چشمهایم به راهند تا یک بار دیگر قامت زیبای تو را ببینن ولی حیف که انتظار بی پایان من چیزی جز یک آرزو  نیست.

.

.

.

دوست داشتن را در نگاه پاک و معصومش پیدا کردم که ملتمسانه می گفت : خداحافظ عزیزم..................

.

.

.

هر شب از پنجره ی کوچیک اتاقم به جهان اطراف می نگرم که  چه سریع می گذرد و چه سرد است

دستان سردم غم نبودنت را برای همه آشکاز ساخته است

گریه های بی صدایم راز عاشقی را درون خودشان نگاه داشته اند تا آن را وقت دیدار به تو گویند

میدونم که دیدن تو شاید حسرت زندگیم شود اما این را میدانم که خسته نخواهم شد از این انتظار

نامت گرما بخش دل یخ زده ی من است

کاش فاصله یی میان ما نبود تا باعث شود نگاهم در چشمانت گم شود

 



:: بازدید از این مطلب : 335
|
امتیاز مطلب : 91
|
تعداد امتیازدهندگان : 29
|
مجموع امتیاز : 29
تاریخ انتشار : 3 اسفند 1388 | نظرات ()