نوشته شده توسط : kaka

همیشه  می پنداشتم که بهترین کسی هستم که عاشقت شدم

اما با رفتنت به من گفتی که

بهترین کسی هستم که می توانم چشم به راهت باشم.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 800
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 14 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

نم نم باران چشمانم گل سرخ یادگاریت را تر کرد. خیسیی  چشمان اشک آلودم غم عشق تو را فریاد زد.

تا بدانی دل کوچکم خسته تر از همیشه دنبال عطر نفس های تو می گردد.

کاش این جدایی پایان یابد تا بار دیگر گرمای داشتنت تن سرد و خشک مرا جانی دوباره دهد .

 


 



:: بازدید از این مطلب : 800
|
امتیاز مطلب : 129
|
تعداد امتیازدهندگان : 40
|
مجموع امتیاز : 40
تاریخ انتشار : 12 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

                                                        فريادكردم با صداي بي صدايم

 حرف زدم نه با زبان سر با زبان دل كسي نشنيد

اشك ريختم كسي اشكم را نديد

در خلوت دل تنها ماندم كسي دستم نگرفت 

  كسي نپرسيد كه چرا اينگونه تنهايي

كسي نخواست بداند دلي كه براي هر دلي

 که روزي دلتنگ و گريان بود كارش شاد كردن بود

 حال چرا غمگين و سنگين است

اينهمه درد چيست

اين دردها از آن كيست

 چرا توان سخن گفتنم نيست

 اين بغض از چه چيز در گلويم مانده

اين بار سنگين چرا بر دوشم نشسته

هر چيز توانم گفت الا درد دل كه

در سينه ام نهفته است زبان ياري نمي كند

 نه دست طاقت نوشتن دارد

راستي اين درد سنگين و اين دلتنگي

از آن روزهاي زيباي شاد بهار است ولي چرا ...

 

 



:: بازدید از این مطلب : 718
|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : 13 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

شب شده ساکته دوباره خونه

 

می گرده دل دنبال یک بهونه

 

می گرده باز گنجه ی خاطراتو

 

پی یه حرف ناب و عاشقونه

 

عکس تو رو باز می ذاره روبروش

 

که تا ته شب واسه تو بخونه

 

دلم تو التهابه که چه جوری

 

قدر چشای نازتو بدونه

 

تو عصری که قحطی عطر یاسه

 

اما به جاش دوست دارم گرونه

 

کافیه اسمتو یه جا ببینم

 

تا حس شعرم بزنه جوونه

 

من نمی تونم بگم اندازه شو

 

اینو فقط شاید خدا بدونه

 

محاله که عشق ما رو ندونن

 

برو سئوال کن از گلای پونه

 

اگه بخوان خیلی کم از تو بگن

 

می گن همون که خیلی مهربونه؟

 

بی خبری تو ولی از حال من

 

میندازم اینو گردن زمونه

 

چقد حسودیم میشه وقتی همه

 

بهم می گن دل تو پیش اونه؟

 

من خودمو باز می زنم به اون راه

 

می گم بیارید واسه من نشونه

 

اما تا کی فریب بدم دلم رو

 

اون داره کلی آدرس و نشونه

 

مهم ولی تویی که اسم نازت

 

با من یه جایی پشت آسمونه

 

اونا نمی دونن ستاره هامون

 

دو تاس ولی توی یه کهکشونه

 

اینو بخون تا دوباره بدونی

 

دیوونتم ، دیوونتم ، دیوونه

 

 



:: بازدید از این مطلب : 745
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 12 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 

در عالم تنهایی ام تنها پناهم تو هستی 

 

چون موج عشق در این دلم تنها پناهم تو هستی

 

در دفتر شعر و ادب هر چه نوشتم از تو بود 

 

از این که تنهایم ولی شعر و ترانه ام تو هستی

 

در خواب شبهای سیام کابوس تلخ بی دلیل 

 

اما تو شبهای خوش و سپید بارم تو ،هستی 

 

این که دلم را دست تو بسپارم و از تو  بخوام 

 

                                        ای نازنین خشک است دلم لیک ،جویبارم تو هستی 

 

 
 



:: بازدید از این مطلب : 717
|
امتیاز مطلب : 177
|
تعداد امتیازدهندگان : 53
|
مجموع امتیاز : 53
تاریخ انتشار : 14 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 دوست دارم تو را در آغوش بگیرم و گریه کنم........ 

دلم بدجوری هواتو کرده .........

کاش می توانستم دستان گرمت را بگیرم .........!!!

کاش می توانستم از نزدیک در چشمان عاشقت نگاه کنم

اما این فاصله بین من و تو نمی گذارد تنها عشقم را از نزدیک ببینم

ای خدا این فاصله را از میان ما محو کن که دیگر طاقتم به پایان رسید....!!!

دیگر طاقت این دوری را ندارم....

عشق پر از درد است اما دوری از عشق پر درد تر از یک درد

است.....!!!!!!

سرنوشت سر به سر اوقات تلخ من نگذار که بدجوری دلتنگم........

 

 دوباره باز گلممممممممم من دلتنگم ومثل همیشه  تنها یادت، تو

 

 این تنهایی ها سنگ صبور منه .پس.................

 

 عاشقانه چشمهایم را میبندم و تو را در خیالم تصور میکنم نمی دانی که

چقدر خیال تو برایم لذت بخش است ،از هر چیز در این دنیا برایم


شیرین ترهستی پس چشمهایم را میبندم و با تمام وجود احساست

  می کنم و می گویم:

دوستت دارم

 



:: بازدید از این مطلب : 673
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : 13 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

بازم مثل هميشه قطره اشك روگوشه چشمم سنگيني مي كنه

 

قطره اي كه دوست داره از گوشه چشمم بيوفته پايين

 

و روي صورتم سرسره بازي كنه

 

قطره اي كه به محض پايين آومدن از صورتم ناپديد ميشه و صورتم و

 

با كوله باري از غم تنها ميزاره

 

قطره اشكي كوچك با دلي بزرگ اما عمري كوتاه

 

قطره اي كه تمام غم و غصه دلم و با خودش مي بره

 

و ديگه چيزي براي دلم نميزاره

 

اي كاش چروكي روي صورتم بوجود بياد و براي هميشه قطره اشك

 

و روي صورتم نگه داره.........

 

ميخوام تو تنهايي دلم باغي سوت و كور بوجود بيارم

 

باغي با درختاي غمگين و ساكت مثل دلم

 

با يه نيمكت براي دو نفر من و تو تنها

 

من و تو تنها كنار هم روي نيمكت تنهايي دلم

 

ميخوام حرفاي دلمو بريزم واست بيرون

 

حرفايي كه مثل يه بغض گلومو مي فشاره

 

حرفايي فقط براي تو

 

براي تو كه تو دل تنهام پا گذاشتي

 

براي تو كه كنارم روي نيمكت تنهاييم نشستي و نگاهم ميكني

 

براي تو كه منتظر شنيدن حرف دل مني

 

براي كسي كه تو دل تنهام فقط اون مي تونه پا بزاره...... 


 



:: بازدید از این مطلب : 703
|
امتیاز مطلب : 196
|
تعداد امتیازدهندگان : 59
|
مجموع امتیاز : 59
تاریخ انتشار : 14 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

دلم مثل دلت خونه شقایق

 

چشام دریای بارونه شقایق

 

مثل مردن میمونه دل بریدن

 

ولی دل بستن آسونه شقایق

 

شقایق درد من یکی دو تا نیست

 

آخه درد من از بیگانه ها نیست

 

کسی خشکیده خون من رو دستاش

 

که حتی یک نفس از من جدا نیست

 

شقایق وای شقایق گل همیشه عاشق

 

شقایق اینجا من خیلی غریبم

 

آخه اینجا کسی عاشق نمیشه

 

عزای عشق غصه اش جنس کوهه 

 

دل ویرون من از جنس شیشه

 

شقایق آخرین عاشق تو بودی

 

تو مردی و پس از تو عاشقی مرد

 

تو رو آخر سراب و عشق و حسرت

 

ته گلخونه های بی کسی برد

 

شقایق وای شقایق گل همیشه عاشق

 

دویدیم و دویدیم و دویدیم

 

به شبهای پر از قصه رسیدیم

 

گره زد سرنوشتامونو تقدیر

 

ولی ما عاقبت از هم بریدیم

 

شقایق جای تو دشت خدا بود

 

نه تو گلدون نه توی قصه ها بود

 

حالا از تو فقط این مونده باقی

 

که سالار تمومه عاشقایی

 

شقایق وای شقایق گل همیشه عاشق

 

 



:: بازدید از این مطلب : 575
|
امتیاز مطلب : 62
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : 14 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

اینجا در قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیست

به من نگو که چگونه بی تو زیستن را تمرین کنم

مگر ماهی بیرون از آب میتواند نفس بکشد

مگر می شود هوا را از زندگیم برداری و من زنده بمانم

بگو معنی تمرین چیست ؟

بریدن از چه چیز را تمرین کنم ؟

بریدن از خودم را ؟

مگر همیشه نگفتم که تو هم پاره ای از تن منی ...

از من نپرس که اشکهایم را برای چه به پروانه ها هدیه می دهم

همه می دانند که دوری تو روحم را می آزارد

تو خود پروانه ها را به من سپردی که میهمان لحظه های بی کسی ام باشند

نگاهت را از چشمم برندار مرا از من نگیر ...

هوای سرد اینجا رو دوست ندارم

مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 334
|
امتیاز مطلب : 69
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25
تاریخ انتشار : 7 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 باور نمی كنی كه اين روزها چقدر دلم گرفته

 

باور نمی كنی كه خنده هايم چه بغض هايی را در خود پنهان دارد

 

آری ... من ... با دقايقم ... با زندگيم لجبازی می كنم

 

نازنينم ! غروب بار سنگين دلتنگی مرا هر شب به دوش می كشد

 

سنگينی پلكهايم و نگاهی كه ديدن را از ياد برده

 

كوركورانه زيستن را خوب آموختم

 

توان نوشتن ندارم

 

واژه هايم گرد و غبار گرفته  

 

باور كن كه باورت كردم.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 401
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : 8 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

زيباست بخاطر تو زيستن وبرای تو ماندن به پای تو مردن وبه عشق تو سوختن؛

وچه تلخ وغم انگيز است،

 

دور از توبودن،

 

براي تو گريستن؛

 

و به عشق و دنيای تو نرسيدن؛

 

ای کاش می دانستی بدون تو،

 

مرگ گواراترين زندگيست؛

 

بدون تو وبه دور ازدستهای مهربانت، زندگی چه تلخ وناشکيباست.

ای کاش می دانستی مرز خواستن کجاست.

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 383
|
امتیاز مطلب : 57
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : 6 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

جشن تو جشن تولد تموم خوبیاس..

 

جشن تو شروع زیبای تموم شادیاس..

 

جشن تو طلوع یک روزه مقدسه برام..

 

وقت شکر گذاریه بسوی درگاه خداست...

 

عزیزم تولدت مبارک..

 

مهربونم تولدت مبارک..

 

گلم تولدت مبارک..

 

امید من تولدت مبارک.

 

عزیزدلم     دوستت دارم     تولدت مبارک 

 

  

 



:: بازدید از این مطلب : 813
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : 11 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

درست است غم عشقت قامتم را خم کرد.............موهایم را رنگ برف........... چهره ام را پیر........دستانم

راسرد......و چشمانم را کم سو............و انتظاری سخت نصیب دل کوچیکم اما گل سرخی که یادگار تو هست

هنوز عطرنفس هایت را به همراه دارد و نامت آرامش بخش شب های سرد من است اگر این انتظار تا پایان عمرم

باشد میروم اما نامت را  بر روی سنگ قبرم می نویسم تا بدانی بعد مرگ هم به یاد تو هستم.

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 353
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : 8 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 

ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته

 

 از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته

 

 یک سینه غرق مستی دارد هوای باران

 

از این خراب رسوا امشب دلم گرفته

 

امشب خیال دارم تا صبح گریه کنم

 

شرمنده‌ام خدایا امشب دلم گرفته

 

خون دل شکسته بر دیدگان تشنه

 

  باید شود هویدا امشب دلم گرفته

 

 ساقی عجب صفایی دارد پیاله تو

 

پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته

 

 گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است

 

 فردا به چشم اما امشب دلم گرفته 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 351
|
امتیاز مطلب : 75
|
تعداد امتیازدهندگان : 24
|
مجموع امتیاز : 24
تاریخ انتشار : 5 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

یادت  هست روزی ازم پرسیدی اگه نباشم چیکار می کنی؟؟

منم گفتم : جونم بسته به جونت........

حالا که رفتی چشم به  راه تو هستم تا بیایی....حتی در خواب هم دنبال تو  می گردم.

.

.

.

مجنون تو بودم  اما لیلی ام نبودی تا آخر مجنونت می مانم گرچه نمیایی  ولی باز هم با زمزمه ی اسمت آرامش

می گیرم.......

.

.

.

میدانم می روی و این سکوت با من است سرمایی عمیق تمام وجودم را فرا گرفته است 

کاش بودی و میدیدی عاشقت در چه حالی دنبال عطر قدم های تو  هست

با شک به استقبال شب های بی کسی می روم.....

.

.

هیچ گاه فکر نمی کردم سکوت را تو نصیب دل تنگم کنی

اینگونه بودن در باور من نمی گنجد.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 308
|
امتیاز مطلب : 65
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : 5 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 از وقت رفتنت عطر تنهایی را در اتاقم پاشیدن,  دستای سردم خالی تر از همیشه به انتظار دستای تو نشسته......

چشمهایم به راهند تا یک بار دیگر قامت زیبای تو را ببینن ولی حیف که انتظار بی پایان من چیزی جز یک آرزو  نیست.

.

.

.

دوست داشتن را در نگاه پاک و معصومش پیدا کردم که ملتمسانه می گفت : خداحافظ عزیزم..................

.

.

.

هر شب از پنجره ی کوچیک اتاقم به جهان اطراف می نگرم که  چه سریع می گذرد و چه سرد است

دستان سردم غم نبودنت را برای همه آشکاز ساخته است

گریه های بی صدایم راز عاشقی را درون خودشان نگاه داشته اند تا آن را وقت دیدار به تو گویند

میدونم که دیدن تو شاید حسرت زندگیم شود اما این را میدانم که خسته نخواهم شد از این انتظار

نامت گرما بخش دل یخ زده ی من است

کاش فاصله یی میان ما نبود تا باعث شود نگاهم در چشمانت گم شود

 



:: بازدید از این مطلب : 335
|
امتیاز مطلب : 91
|
تعداد امتیازدهندگان : 29
|
مجموع امتیاز : 29
تاریخ انتشار : 3 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

دوستت دارم چون تنهاترین ستاره زندگی منی

دوستت دارم چون تنها ترین مصراع شعر منی

دوستت دارم چون تنها ترین فکر تنهایی منی

دوستت دارم چون زیباترین لخظات زندگی منی

دوستت دارم چون زیباترین رویای خواب منی

دوستت دارم چون زیباترین خاطرات منی

دوستت دارم چون به یک نگاه عشق منی

 

 



:: بازدید از این مطلب : 298
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : جمعه 3 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka


به او بگویید دوستش دارم با صدایی آهسته ، آهسته تر از صدای بال پروانه ها

 به او بگویید دوستش دارم با صدایی بلند ، بلند تر از صدای پرواز کبوتران عاشق

به او بگویید دوستش دار م با هیچ صدایی، چون فریاد دوستت دارم نیاز به صدای بلند یا کوتاه ندارد

فریاد دوستت دارم را میتوان با تپش یک قلب به تمام جهانیان رساند

پس بگذار بدون هیچ شرمی بگویم 

دوستت دارم........

 

 



:: بازدید از این مطلب : 345
|
امتیاز مطلب : 70
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : جمعه 3 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 مهربانم اگر بگويم تو را از ماه و ستاره ها و خورشيد و تمام هستي بيشتر دوست دارم باور كن كه اين حرف دروغ است

 ,اگر بگويم تو را مثل گلي دوست دارم بازم دروغ است يگانه محبوبم حاضرم بگويم تو را مثل خدا دوست دارم و

ميپرستم ! خدايي كه تو را آفريده و مرا در گروه عشق تو حس كرد پس من نيز خود را نه بخاطر تو و تو را بخاطر روحت و

روحت را بخاطر دل مهربانت دوست دارم. چون غروب خيلي قشنگه تو خود خود غروبي چه كنم قحطي واژه ست, هر چه

 هستي خيلي خوبي.....

 



:: بازدید از این مطلب : 286
|
امتیاز مطلب : 70
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
تاریخ انتشار : چهار شنبه 28 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

کودک نجوا کرد:خدایا با من صحبت کن و یک چکاوک در

چمنزار آواز خواند ولی کودک نشنید

پس کودک فریاد زد:خدایا با من صحبت کن!و آذرخش در آسمان غرید ولی کودک متوجه نشد

کودک فریاد زد :خدایا یک معجزه به من نشان بده و یک زندگی متولد شد ولی کودک نفهمید

کودک در نا امیدی گریه کرد و گفت: خدایا مرا لمس کن و بگذار تو را بشناسم،پس خدا نزد کودک آمد و او را لمس کرد

ولی کودک بالهای پروانه را شکست و در حالی که خدا را درک نکرده بود از آنجا دور شد.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 277
|
امتیاز مطلب : 68
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : پنج شنبه 29 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این

گونه می گفت: می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را

در خود نگاه میدارد.

و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند، گنجشک هیچ

نگفت و خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.


گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام. تو همان را هم از من

گرفتی. این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟ لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟ و سنگینی بغضی راه

کلامش بست.

سکوتی در عرش طنین انداخت فرشتگان همه سر به زیر انداختند. خدا گفت:ماری در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا

لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو از کمین مار پر گشودی.

گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود.

خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی! اشک در

دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی درونش فرو ریخت ...

های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد ...........

 



:: بازدید از این مطلب : 302
|
امتیاز مطلب : 74
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : پنج شنبه 29 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

ساحل را با قدم هایت موج را با آوای صدایت غروب را با نوازش چشمانت باد را با شانه زدن موهایت زمستان را با

گرمی دستانت غم را با تکیه بر شانه هایت تاریکی را با شمع وجودت ماه را با روشنی چشمانت محبت را با نوازش

دستانت زیبایی را با طراوت خنده هایت شادی را با لبخند پنهانت وجدایی را با گریه های دنیا می خواهم

 

 



:: بازدید از این مطلب : 262
|
امتیاز مطلب : 73
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
تاریخ انتشار : چهار شنبه 28 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka


گرم و خاموش کنارم بنشین

تو سراپا سخنی

در سکوت تو جهانی خفته است

چشم از چشم من خسته مدار

غم سنگین دلم را تو فقط می دانی

که تو در جان منی

و تو همزاد منی

تو پرستوی بهارانم باش

از دلم کوچ مکن

که دلم مست بهار است

 

 



:: بازدید از این مطلب : 274
|
امتیاز مطلب : 71
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : سه شنبه 27 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 کسی از دلم خبر ندارد کسی نمی داند در این لحظات دوری و فراق من چه میکشم


کسی نمیداند دردهای انباشته در دلم کاسه صبرم را لبریز کرده و


باز کسی از نگاهم نمی خواند دلتنگم ،


درد دوری و هجران درد نبود و فراق بر من چیره گشته و من آهسته آهسته


بی تو در تنهایی خواهم مرد...........

 



:: بازدید از این مطلب : 258
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : دو شنبه 26 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم سکوت را فراموش مي کردي تمامي ذرات وجودت عشق را فرياد مي کرد اگر

 مي دانستي که چقدر دوستت دارم چشمهايم را مي شستي و اشکهايم را با دستان عاشقت به باد    مي دادي اگر 

مي دانستي که چقدر دوستت دارم نگاهت را تا ابد بر من مي دوختي تا من بر سکوت نگاه تو رازهاي يک عشق

 زميني را با خود به عرش خداوند ببرم اي کاش مي دانستي...

 



:: بازدید از این مطلب : 289
|
امتیاز مطلب : 66
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : سه شنبه 27 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

فاصله عشق هاي معمولي را از بين ميبرد و عشق هاي بزرگ را شدت مي بخشد

مانند باد که شمع را خاموش مي کند و آتش را شعله ور مي سازد

پس بيا فاصله ها را کم کنيم از غم عشقمون کم کنيم.

 

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 462
|
امتیاز مطلب : 55
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : شنبه 25 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

یک نفر...

 

 یک جایی...

 

تمام رویا هاش لبخند توست

 

و زمانی که به تو فکر می کنه

 

احساس می کنه که زندگی واقعا با ارزشه

 

پس هر وقت احساس تنهایی کردی

 

این حقیقت را به خاطر بسپار

 

یک نفر...

 

یک جایی...

 

در حال فکر کردن به توست.........

 

 



:: بازدید از این مطلب : 297
|
امتیاز مطلب : 64
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : شنبه 25 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 

بدان كه براي زيستن دو قلب لازم است...

 

 قلبي كه هديه دهد وقلبي كه هديه پذيرد.

 

قلبي كه سخن گويد وقلبي كه پاسخ دهد.

 

 قلبي كه دوستش بداري و قلبي كه دوستت بدارد.

 

 قلبي براي من وقلبي براي تو.

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 348
|
امتیاز مطلب : 67
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
تاریخ انتشار : شنبه 25 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 غم تنها ترین تنهای دنیا

تویی زیباترین زیبای دنیا

تو مثل امید یک قناری

قراری بر دل هر بی قراری

منم یلدای بی پایان عاشق

تو بودی مرحم زخم شقایق

تویی لالایی خواب خوش آواز

بالم را مشکن در اوج پرواز

نگاهت را می پرستم ای نگارم

فدای تار مویت هر چه دارم

 



:: بازدید از این مطلب : 322
|
امتیاز مطلب : 60
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
تاریخ انتشار : شنبه 25 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 

عزيزم تو اولين کسي هستي که عشقش در قلبم متولد شد

و تولد عشق تو در بهار را تا پايان حيات بشر به کما خواهم برد

از طرف دوست دار هميشگي تو . . 
 

 



:: بازدید از این مطلب : 307
|
امتیاز مطلب : 78
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
تاریخ انتشار : دو شنبه 26 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

می نویسم تا بدانی که :
هر چه داغ ها کهنه تر شود دیر تر از یاد خواهد رفت !
می نویسم تا بدانی :
باران ابرها زود گذرند و باران چشم عاشق ماندگار تر !
می نویسم تا بدانی :
رد پا فانی و رد عشق سوزنده تر از هر آتش !
می نویسم تا بدانی :
اسم ها تکراری ولی یادشان همواره قشنگ !
می نویسم تا بدانی :
دوستت دارم
و یادت ماندگارتر از هر چه در یادم خواهد ماند ! ! !
می نویسم :
به امید دیدار
تو اگه دلتنک منی
یک به یک فاصله ها را بردار

 

 



:: بازدید از این مطلب : 341
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : شنبه 25 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

کدوم سد سکوت پر میکشی چکاوکم؟- چرا به من شک میکنی من که منم برای تو--لبریزم از عشق تو وسر شارم از

 

 هوای تو دست کدوم غزل بدم نبض دل عاشقامو--پشت کدوم بهانه ها پنهون کنم هق هقمو--گریه نمیکنم نرو آه

 

 نمیکشم بشین-- حرف نمیزنم بمون-- بغض نمیکنم ببین--سفر نکن خورشیدکم ترک نکن من را نرو -- نبودنت مرگ منه

 

راهی این سفر نشو--نزار که عشق من و تو اینجا به آخر برسه--بری تو و مرگ من از رفتن تو سر برسه نوازشم کن و

 

ببین عشق میریزه از تنم -صدا کن و ببین

 

 



:: بازدید از این مطلب : 342
|
امتیاز مطلب : 56
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : شنبه 25 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 

نشسته ام به روی ابر خاطرات

ساکت وخموش

و فقط یاد توست که هر لحظه موسیقی قلبم را می نوازد

و شیرینی روزهای با تو بودن  گهگاهی صورتم را نوازش می کند

چه قدر دلم برایت تنگ است نازنینم...

شب روی جاده نمناک می خوانم هر مهتاب تو را

و تو آرام می آیی و می نشینی در سکوت سینه ام

زیر لب با شوق صدایت می زنم

و تو دست در دستم می نهی

و چشمهای فسونگرت می برد مرا...

گوش کن نبضم از طغیان خون متورم شده است

و تنم از وسوسه ای می سوزد

تو را می خواهم برای بودنت ...ماندنت...همیشه و همیشه

 

 



:: بازدید از این مطلب : 337
|
امتیاز مطلب : 70
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
تاریخ انتشار : شنبه 24 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

عزیزم این قلب کوچک و شکسته و پر از عشق من تنها هدیه ای است از طرف من به
  تو.............

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 313
|
امتیاز مطلب : 65
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : شنبه 24 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 وقتي کسي رو دوس داري،حاضري جون فداش کني


حاضري دنيارو بدي، فقط يه بار نيگاش کني

به خاطرش داد بزني،به خاطرش دروغ بگي


رو همه چي خط بکشي،حتّي رو برگ زندگي


وقتي کسي تو قلبته،حاضري دنيا بد بشه


فقط اوني که عشقته،عاشقي رو بلد باشه


قيد تموم دنيارو به خاطرِ اون مي زني

خيلي چيزارو مي شکني ، تا دل اونو نشکني

حاضري که بگذري از دوستاي امروز و قديم

امّا صداشو بشنوي ، شب از ميون دوتا سيم

حاضري قلب تو باشه ، پيش چشاي اون گرو

فقط خدا نکرده اون ، يه وقت بهت نگه برو

حاضري هر چي دوس نداشت ، به خاطرش رها کني

حسابتو حسابي از ، مردم شهر جدا کني

حاضري حرف قانون و ، ساده بذاري زير پات

به حرف اون گوش کني و به حرف قلب باوفات

وقتي بشينه به دلت ، از همه دنيا مي گذري

تولّد دوبارته ، اسمشو وقتي مي بري

حاضري جونت و بدي ، يه خار توي دساش نره

حتي يه ذرّه گرد وخاک تو معبد چشاش نره

حاضري مسخرت کنن ، تمام آدماي شهر

امّا نبيني اون باهات ، کرده واسه يه لحظه قهر

حاضري هر جا که بري ، به خاطرش گريه کني

بگي که محتاجشي و ، به شونه هاش تکيه کني

حاضري که به خاطر ، خواستن اون ديوونه شي

رو دست مجنون بزني ، با غصه ها همخونه شي

حاضري مردم همشون ، تو رو با دست نشون بدن

ديوونه هاي دوره گرد ، واسه تو دس تکون بدن

حاضري اعتبارتو ، به خاطرش خراب کنن

کار تو به کسي بدن ، جات اونو انتخاب کنن

حاضري که بگذري از ، شهرت و اسم و آبروت

مهم نباشه که کسي ، نخواد بشينه روبروت

وقتي کسي تو قلبته ، يه چيزقيمتي داري

ديگه به چشمت نمي ياد ، اگر که ثروتي داري

حاضري هر چي بشنوي ، حتي اگه سرزنشه

به خاطر اون کسي که ، خيلي برات با ارزشه

حاضري هر روز سر اون ، با آدما دعوا کني

غرورتو بشکني و باز خودتو رسوا کني

حاضري که به خاطرش ، پاشي بري ميدون جنگ

عاشق باشي اما بازم ، بگيري دستت يه تفنگ

حاضري هر کي جز اونو ، ساده فراموش بکني

پشت سرت هر چي مي گن ، چيزي نگي گوش بکني

حاضري هر چي که داري ، بيان و از تو بگيرن

پرنده هاي شهرتون ، دونه به دونه بميرن

وقتي کسي رو دوس داري ، صاحب کلّي ثروتي

نذار که از دستت بره ، اين گنجِ خيلي قيمتي 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 336
|
امتیاز مطلب : 62
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
تاریخ انتشار : شنبه 24 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 براش بنويس دوستت دارم آخه مي دوني آدما گاهي اوقات خيلي زود حرفاشونو از ياد مي برن ولي يه نوشته , به اين

 

  سادگيا پاک شدني نيست . گرچه پاره کردن يک کاغذ از شکستن يک قلب هم ساده تره ولي تو بنويس .. تو ... بنوي

 

 



:: بازدید از این مطلب : 336
|
امتیاز مطلب : 60
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : شنبه 24 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

معشوقی از عاشقش پرسید...من قشنگم؟ عاشق جواب داد ...نه .

 

 پرسید ... دلش میخواد با اون باشه؟ باز جواب داد ... نه . . . پرسید:اگه ترکت کنم 

 

گریه میکنی؟  گفت:... نه . معشوق با چشمان پر از اشک می خواست عاشق

 

 رو ترک کنه که عاشق  دست معشوق رو گرفت و گفت: تو قشنگ نیستی

 

بلکه زیبایی ... من نمیخوام با تو باشم من نیاز دارم با تو باشم ... اگه بری

 

 گریه نمی کنم ... میمیرم...............

 

 



:: بازدید از این مطلب : 345
|
امتیاز مطلب : 57
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : شنبه 24 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

اگر می تونستم توی دنیا یه چیز دیگه باشم

 

می خوام اشک تو باشم

 

که تو چشمات متولد بشم

 

روی گونه هات زندگی کنم و روی لبت بمیرم

 

همین، فقط بمیرم ...

 

 



:: بازدید از این مطلب : 397
|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : شنبه 24 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

كاش آسمان حرف كوير را مي فهميد و اشك خود را نثار گونه هاي خشك كوير مي كرد.

 

كاش دلها آنقدر خالص بودند كه دعا ها قبل پائين آمدن دستها مستجاب مي شدند.

 

كاش مهتاب با كوچه هاي تاريك شب آشنا تر بود.

 

كاش بهار آنقدر مهربان بود كه باغ را به دست خزان نمي سپرد.

 

كاش در قاموس غصه ها ، شكوه لبخند در معني داغ اشك گم نمي شد.

 

كاش مرگ معناي عاطفه را مي فهميد...

 

 



:: بازدید از این مطلب : 353
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : شنبه 24 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : kaka

 صدایت در گوشم زمزمه میشود.........

 

ونگاهت در ذهنم مجسم ولی...

 

من تو رامیخوام نه خیالت.........

 




:: بازدید از این مطلب : 317
|
امتیاز مطلب : 65
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
تاریخ انتشار : شنبه 24 بهمن 1388 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد